الهی هیچ چیز همه چیز را چگونه شناسد و آمده بوده را چگونه داند؟
الهی نه مقصرم که عذر خواهم مجرمم عفو می خواهم
الهی آتش فراغ داشتی به آتش دوزخ چه کار داشتی؟
الهی اگر ابلیس آدم را بدآموزی کرد گندم آدم را که روزی کرد؟
الهی به حق آن که تو راهیچ حاجت نیست رحم کن بر من که مرا هیچ حجت نیست.
الهی عمر خود به باد کردم و بر تن خود بیداد کردم گفتی و فرمان نکردم درماندم و درمان نکردم.
الهی اگر تن مجرم است دل مطیع است اگر بنده گناهکار است کرم تو شفیع است.
نظرات شما عزیزان:
|